الهی فندق بشی سنجاب بشم گازت بگيرم ؛سمی باشی مسموم بشم برات بميرم...

ثانیه ها روزها و ماه ها حقیرتر از آنندکه بهانه ای برای از یاد بردنت باشند.

تو ای زیباتر از خورشید زیبا , تو ای والاترین مهمان دنیا, بدان آغوش من باز است , شروع کن ، یک قدم باتو , تمام گامهای مانده اش با من.

از ماضی ها و مضارع ها خسته ام / دلم حال ساده ی با تو بودن را می خواهد.

خوشبختی را در همین لحظه باور کن لحظه ای که دلی بیاد توست

ممکنه ما گلی را دیر یاد کنیم اما محاله عطر خوشش را از فضای دلمون پاک کنیم

پایان عشق واقعی گریه نخواهد بود ، چون عشق واقعی پایانی نخواهد داشت

هان ای عقاب عشق از اوج قله های مه آلود دور دست پرواز کن به دشت غم انگیز عمر من آنجا ببر مرا که شرابم نمی برد

تنها يک سقوط است که جاذبه زمين مسئول آن نيست: فرو افتادن در عشق

ای چشم تو از هرچه غزل گیراتر / لبخند تو از خنده ی گل زیباتر در برکه ی آرام تو حتی مهتاب / صد بار ز خورشید شده والاتر خوبان جهان آنچه تو داری دارند / در عشق تو از یک یکشان بالاتر .

خانه های جدول زندگیم را دستان مهربانت یک به یک پرکرد. رمز جدول چنین بود: با من بمان!

تو را به رخ تمام شقايق ها ميکشم و ميگويم ، تا گل من هست ، زندگي بايد کرد.....

دل و جان را به ره دوست فدا بايد كرد ، به هوای دل او ترک هوا بايد كرد ، يا نبايد زجهان لاف زد از دلبر عشق ، يا كه خود را به ره دوست فدا بايد كرد.

اگه انگور سیاه بودی ازت شرابی میساختم که تا آخر عمر مست تو باشم.

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من، دل من می داند و من دانم و دل داند و من.

اي صميمانه ترين آيت مهر! باصميمانه ترين ياد به يادت هستم.